Clik here to view.
06.
تو ، و تمام خیابان های این شهردست تان توی یک کاسه بود ! آن روزهاکه پائیزبود و دست هایتو،به چشم بر هم زدنیشهر ، تمام می شد زیر پاهایمان . . . حالامن هرچه می روم ،روزم به شب می رسداین خیابان ، ولیبه...
View ArticleClik here to view.
07.
نمی دانم ، رفتن اتحادثه بودیا اتفاق .من فقط دیدمبی خبر افتاد وشکست ام ؛شکستم . . .پ. ن :آمدی ؛ تمام ِ من شدی .رفتی وتمام ِ من شدی .پ. ن :تو؛دست هایم را رها کردی ومنبه خاطره هایت پیوستم . . .پ. ن :قرار...
View ArticleClik here to view.
08.
دروغ ِ محض است که می گویند . . .بالاتر از سیاهی ، رنگی نیست .روزگار ِ مرا ندیده اند ؛ نمی دانند ،بعد ازتوچه رنگ ها که به خود ندیده است . . . پ. ن :هنوز معتقدم که توبزرگترین اشتباه زندگی ام بودی ؛و...
View ArticleClik here to view.
09.
تو را به خدا خلاصم کن از این حجم ِ درد . . .یک بار بیا و بگو ‘برایم بمیر’ !بگذار رها شوماز هرچه انتظار و نیامدن است؛از هرچه خواستن و نداشتن است . . ./**/ پ. ن :دلم پر استاز ته دل هاییکه توخالی کرده...
View ArticleClik here to view.
10.
بازنده ، من نبودمکه دل به تو باختم .برنده ،تو نبودیکه دل از من بردی .توباختیکه دل بردی و رفتی .من یک دل باختم ؛تو یک من !پ. ن :همه از من بت می سازند و تومی شکنی ام ! پ. ن :توی هیچ قاب عکس دو نفره ایدر...
View ArticleClik here to view.
11.
راه نیامده بود با من. اما حالا، کنارم داشت راه می آمد. مقصدمان همان پارک خلوت همیشگی بود.رسیدیم. به انتخاب من روی دورترین نیمکت پارک نشستیم، خیلی آرام، خیلی شیک. درست هم آنجا که بعد از آخرین قتل زنجیره...
View ArticleClik here to view.
12.
انگار نیمه جانیکه روی دست های جان ستان مانده باشد ؛جا مانده ام توی یک احساس ناتمام .نه اومی آید، تمام اش کند .نه مرگ می رسد ،تمام ام کند ...پ. ن :عاشقانه ای که دست تورا نگیرد ونیاورد تنگ دل تنگ من...
View ArticleClik here to view.
13.
بی پروایی میخواهدمعشوقه ی مسافری شویکه کوله بارش به اندازه ی بردن تو جا نداشته باشدو تو ، تمام ات راخاطره خاطره به دست هایش بسپاری .خیلی دیر به خودت می آییو تازه میفهمیممنوع العشق شده ایو حافظه ات پر...
View Article
